04 Aban 95 ، 15:41
Jaye khaliat
میدانی همیشه نگران جای خالیت بودم
اینکه صندلی رو به رویم خالی است
چه نگرانی بیهوده ای
زمانی که تو حتی روحت هم خبر ندارد
در درون من چه غوغایی است
نمیدانی این پاییز چه نمیکند با دلم
نمیدانی این آبان هم دارد با بی مهری میگذرد
وقتی حتی نمیدانی امروز چند بار از درون فرو ریخته ام
وقتی حتی نمیفهمی من به تمام دو نفره های اینجا مجبورم لبخند بزنم
تظاهر کنم که همه چیز خوب است
همه چیز سر جایش است ...
سر جایت هستی مگر نه؟!
پس این صندلی رو به روی من جای تو نیست
وقتی تو سر جایت هستی
95/08/04